آشنایی با سیستم مالی غیر متمرکز دیفای (DeFi یا Decentralized Finance) کاملا مهم و ضروری است. DeFi اکوسیستم متحول کننده ای بوده که اهمیت و جایگاه آن در سیستم مالی جهانی هر روز بیشتر می شود.
این سیستم تکنولوژیهای جدیدی را ارائه کرده و باعث ایجاد الگوهای جدید مالی و اپلیکیشن های بلاک چین شده است.
سیستم مالی غیر متمرکز یا DeFi، معرف روند بزرگی بوده که در سال های اخیر در تکنولوژی بلاک چین ظهور پیدا کرده است.
DeFi به دنبال بهبود بخش های مختلف سیستم مالی سنتی با شفافیت بیشتر و به صورت کاملا غیر متمرکز است.
بخش های مختلفی که همانند قطعات پازل بوده و با هم سازگاری دارند. هدف این بخش ها، توسعه اکوسیستم است. آنها از راه حل های کوچک تشکیل شده اما راه حل بزرگ و یکپارچه را برای سیستم مالی ارائه می کنند.
در نتیجه وجود موسسات مالی غیر متمرکز، غیر شفاف و بدون ارزش افزوده ضروری به نظر نمی رسد.
این ایده باعث به وجود آمدن اصطلاح جدیدی به نام DeFi شده است. همان ایده ای که با تغییر و تحولات زیاد به جایگاه فعلی دست یافته است.
انکار اثرات گسترده DeFi بر دنیای ارزهای دیجیتال غیر ممکن است. به همین دلیل به بررسی DeFi و چگونگی تاثیرگذاری آن بر تحولات سیستم مالی جهانی خواهیم پرداخت.
DeFi، ایده ای که سیستم مالی جهانی را تغییر داده است
جهانی که هر کس در آن قادر به تولید شفاف، منصفانه و کارآمد محصولات مالی و اقتصادی بوده را تصور کنید. همچنین تعامل آسان و راحت افراد با این محصولات را نیز در نظر بگیرید.
در این صورت، شرکت های مالی بزرگ، وام دهندگان، شرکت های بیمه و سایر نهادهای مالی در جایگاه دوم قرار خواهند گرفت و حتی ضرورتی برای وجود آنها احساس نخواهد شد.
DeFi باعث ایجاد چنین جهانی خواهد شد. هدف DeFi دیفای، تبدیل ساختار مالی متمرکز فعلی جهان به ساختاری غیر متمرکز، بدون نیاز به اعتبار و شخص ثالث است.
این ساختار جدید به وسیله قراردادهای هوشمند اجرا می شود. در این محیط، نسخه ای شفاف و غیر قابل تغییر از تمام فعالیت های انجام شده ثبت خواهد شد.
تاثیر چنین روندی بسیار گسترده خواهد بود. هنوز در سال های آغازین این سیستم قرار داریم.
این مثال را در نظر بگیرید: شما برای ایفای تعهدات خود نیاز به وام دارید. به جای مراجعه به بانک، به پلتفرم DeFi مراجعه کرده و برای وام درخواست می دهید.
وام درخواست شده دارای شرایط خاص بوده که کاملا شفاف و روشن (صرفه جویی های فنی) هستند.
وام مورد نظر توسط قرارداد هوشمند عمومی و غیر قابل تغییر کنترل می شود. علاوه بر این تمام فعالیت های انجام شده در پلتفرم شفاف و قابل مشاهده خواهد بود.
شاید تایید اعتبار و مطمئن بودن خدمات DeFi نیاز به اطلاعات داشته باشد. اما ویژگی شفاف بودن آن، امکان مشاهده و تحلیل و نقد را برای هزاران نفر فراهم کرده و در صورت وجود عملکرد مخرب، هشدارها صادر خواهند شد.
با توجه به تاثیرات گسترده این تکنولوژی و قراردادهای هوشمند شفاف، در آینده ای نزدیک، کودکان در مدارس در مورد آن خواهند آموخت.
ویژگی های DeFi، باعث از بین رفتن مشکلاتی مانند مراجعه به بانک، حمل و انتقال هزاران کاغذ و سند، ایستادن در صف های طولانی برای تحویل اسناد و انتظار طولانی مدت برای دریافت پاسخ شده است.
در مقابل، به راحتی و آسانی و از روی مبل، با استفاده از موبایل های هوشمند قادر به انجام تمام پروسه و دریافت پول خواهید بود.
DeFi کارایی های بیشتری دارد. این روند، ابزاری برای سیستم مالی کنونی جهان بوده که با استفاده از آن و از طریق تکنولوژی بلاک چین قادر به تمرکززدایی خواهند بود.
این ابزار درها را به روی سرمایه گذاران بین المللی باز می کند. این کار بدون نیاز به کاغذ بازی، هزینه و صرف وقت زیاد و در عین حال با شفافیت کامل انجام می شود.
وسیله ای که به افراد بدون بانک، اجازه دریافت خدمات را بدون وجود دیکتاتوری بانک ارائه کرده و برای آنها شرایط یکسانی همانند سایر افراد، برای ارتقای شخصی و توسعه اقتصادی فراهم می کند.
منشا دیفای – تاریخچه دیفای
این عقیده که منشا DeFi ظهور بیت کوین بوده، کاملا درست است. بیت کوین قطعا اولین پلتفرم DeFi در جهان است. اما منشا ایده اصلی قدیمی تر از بیت کوین است.
نیک سابو، هنگامی که ایده قراردادهای هوشمند خویش را در سال 1995 ارائه کرده، شاید ناآگاهانه به سیستم DeFi اشاره کرده باشد.
این موضوع 13 سال قبل از ایجاد بیت کوین اتفاق افتاده است. بدون شک این ایده بسیار جلوتر از زمان خود بوده است.
با این وجود، ظهور اتریوم در سال 2014، تغییر و تحول اساسی در این طرح ایجاد کرده است. اتریوم و قراردادهای هوشمند آن به توسعه دهندگان امکان خلق هر چیز قابل تصور، که امکان اجرای آن بر روی بلاک چین بوده، را فراهم کرده اند.
ایده ای که در ابتدا به صورت آزمایشی مطرح شده، در حال حاضر تبدیل به روندی مهم شده است. این طرح در سیستم غیر متمرکز خود ماهانه بیلیون ها دلار درآمد دارد.
این اکوسیستم در سال های 2018 و 2019 توسعه قابل توجهی را تجربه کرده است. این رشد غیر قابل پیش بینی در ماه های اولیه سال 2020 همچنان ادامه یافته است.
این اکوسیستم با ایجاد پل های ارتباطی بین سیستم مالی سنتی و ارزهای دیجیتال، ارزش و اعتبار دوباره ای به پروژه های مبتنی بر بلاک چین داده است.
به همین دلیل در حال حاضر، ایجاد بازارهای نقدینگی، سیستم های وام دهنده و صرافی های غیر متمرکز امکان پذیر شده است.
ویژگی های DeFi
پس از آشنایی با مفهوم DeFi و شناخت تفاوت های مدل های مالی دیجیتال، به بررسی ویژگی های دیفای خواهیم پرداخت.
- آنها بر پایه تکنولوژی بلاک چین و قراردادهای هوشمند قرار دارند.
- بسیار امن هستند. در این سیستم ها از تکنیک های رمزنگاری بسیار قدرتمند استفاده شده، در نتیجه استفاده و دسترسی به پلتفرم فقط توسط افراد تایید شده صورت می گیرد.
- بزرگ ترین مزیت DeFi سطح بالای تمرکززدایی آن است. با استفاده از این ویژگی آنها قابلیت ارائه خدمات بدون نیاز به زنجیره ای از کاغذ بازی و مشکلات شبیه به آن را دارند.
- نیازی به اعتماد به شخص ثالث نیست. فعالیت سیستم به طور مستقیم بین کاربر و پلتفرم صورت می گیرد. وجود افراد معتبر ثالث ضروری نبوده، زیرا تمام فعالیت ها توسط بلاک چین صورت می گیرد.
- در این ساختار تمام فعالیت های انجام گرفته، به گونه غیر قابل تغییر و امن، ثبت و نگهداری می شوند.
- یکی دیگر از ویژگی های عالی DeFi شفافیت آن است. آنها بر روی نرم افزار رایگان ساخته شده و هر خط از کد آن در روی پلتفرم قابل بازبینی خواهد بود. علاوه بر این، فراهم کردن منابع نیز قابل بازبینی است. زیرا تمام آنها بر روی بلاک چین انجام می شوند.
- دسترسی به پلتفرم های DeFi بدون مرز است. افراد از هر جای جهان امکان دسترسی به خدمات را بدون هیچگونه مزاحمت و ناراحتی خوهند داشت.
مزایا و معایب تکنولوژی DeFi
همانند هر تکنولوژی دیگر، این سیستم هم دارای معایب و مزایای خاص خود است. در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود.
مزایا
- فراهم کردن خدمات مالی برای میلیون ها کاربر که به خدمات بانک دسترسی ندارند. بدون شک، این موضوع فرصت طلایی برای توسعه و آزادی این گونه افراد که به دلایل مختلف از خدمات بانکداری محروم بوده، ایجاد کرده است.
- باعث تسهیل امور مالی بین المللی شرکت ها و پروژه ها شده است. پلتفرم های DeFi، قابلیت برنامه ریزی بر اساس نیازها و اهداف مخاطب را دارد. به همین دلیل، توسعه و سرمایه گذاری را به افراد نیازمند این خدمات انتقال می دهد. این سرمایه گذاری ها از تمام نقاط جهان و به صورت امن انجام می شوند.
- سطح جدیدی از تنوع و توسعه اقتصادی را ایجاد کرده است. در واقع DeFi با توجه به پتانسیل اقتصادی گسترده ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین، توانایی تبدیل شدن به عامل مهم توسعه اقتصادی را دارد.
معایب
- امنیت، هنوز به عنوان یک موضوع در حال ارتقا در پلتفرم دیفای است. اگر چه امنیت بالای تکنولوژی بلاک چین ثابت شده، اما هنوز موارد زیادی همانند سطح امنیتی و بازبینی قراردادهای هوشمند، نیاز به بهبود و ارتقا دارند. آسیب در قرارداد هوشمند به معنی آسیب و شکست در پلتفرم خواهد بود. همچنان که در مورد پلتفرم The dao اتفاق افتاد.
- پروتکل های واکنشی در مقابل بی ثباتی ارزهای دیجیتال وجود نداشته یا کارا نیستند. بسیاری از پلتفرم های DeFi اقدام به ایجاد مکانیسم های عملیاتی برای تضمین ثبات اقتصادی در برابر بی ثباتی ارزهای دیجیتال کرده اند. اما اغلب این مکانیسم ها کافی نبوده و یا قدرت کافی برای محافظت اکوسیستم در برابر نوسانات قوی را ندارند. این وضعیت منجر به ضررهای میلیونی شده است.
نمونه ای از این اتفاق MakerDAO و DAI است. در این موارد حرکات اصلاحی و نوسانات باعث ایجاد ضعف در پلتفرم شده است. تمرکز زدایی و پروتکل های تطبیق نشده در صورت عدم کنترل و مدیریت درست باعث ایجاد این آسیب ها می شوند.
تفاوت های FinTech و DeFi
در حال حاضر خدمات مالی متفاوت وجود دارند که تا حدی دارای اهداف مشترک هستند. هدف مشترک این خدمات ایجاد ابزارهای مالی قدرتمند برای تقویت امور مالی و پورتفولیوی افراد است.
اما هر کدام از این خدمات روش های متفاوتی را برای رسیدن به این هدف دنبال می کنند که برخی از این روش ها عبارتند از: سیستم مالی سنتی، FinTech جدید و البته DeFi.
همه ما با سیستم مالی سنتی کاملا آشنایی داریم. این سیستم متمرکز بوده، به شدت به بانک ها وابسته بوده و از ساختاری پیچیده و عجیب برخوردار است. در عین حال برای جمعیت بزرگی از مردم جهان امکان دسترسی به آن وجود ندارد.
زوال و فروپاشی این سیستم شروع شده است. این موضوع فقط به خاطر ناتوانی آن از ارائه طرح های نوآورانه نبوده بلکه حتی افراد پشتیبان این سیستم هم به عدم کارایی آن در دنیای حاضر پی برده اند.
تلاش ها برای نوسازی و بهبود سیستم مالی سنتی، منجر به ایجاد مدل دوم یعنی FinTech شده است.
هدف از این تلاش ها دستیابی به سیستم مالی دیجیتالی بوده که امکان دسترسی جمعیت بزرگتری از مردم جهان را به خدمات مالی فراهم کرده و امن، کارا، ارزان و دارای مدیریت آسان باشد.
از دهه 90 و نیز شروع هزاره جدید، FinTech به عنوان نقطه اوج تکنولوژی مالی، پیشرفت هایی داشته است. به نظر میرسد که احتمالا تحول تکاملی بعدی سیستم مالی جهان خواهد بود.
با ظهور بیت کوین و ورود اتریوم، این ایده کاملا پشت سر گذاشته شده و اولین سیستم های DeFi جهان معرفی شد که توانایی ایجاد ساختار مالی غیر متمرکز، امن تر، جهانی تر و بدون مرز قطعا قوانین بازی را تغییر خواهد داد.
این موضوع فقط به خاطر عملکرد DeFi نبوده، بلکه توانایی ها و قابلیت های آن سبب این جایگزینی شده است، بنابراین ارائه لیستی از تفاوت های آنها برای شناخت بهتر عملکرد آنها مفید خواهد بود.
برخی از تفاوت های سیستم های مالی DeFi و FinTech عبارتند از:
- FinTech ساختاری متمرکز داشته و بر پایه نرم افزار و محیط کنترلی و منفعل ساخته شده است. در طرف مقابل، فعالیت و اجرای نرم افزار DeFi بر روی محیط غیر متمرکز بلاک چین انجام می شود.
- قرار دادهای FinTech از ساختار قانونی رایج پیروی می کنند. در حالی که قراردادهای DeFi برای تمام افراد به طور یکسان تنظیم شده اند. قراردادهای هوشمند بلاک چین قلب DeFi و ارائه کننده خدمات DeFi بوده و تمام فعالیت های آن آزادانه و به راحتی قابل مشاهده و بازبینی است.
- تصویب و تایید تصمیم ها در FinTech درگیر پروسه کاغذ بازی بوده و انتظار دریافت پاسخ، کم یا زیاد وقت کاربران را هدر می دهد. اما در سیستم DeFi، زنجیره محدود به کاربر و طرف اعتبار دهنده وی محدود می شود. برخی اوقات حتی زنجیره ای وجود نخواهد داشت. زیرا در صورت احراز شرایط و نیازمندی های درخواستی پلتفرم برای دریافت خدمات، تایید به صورت خودکار انجام می شود.
- FinTech از بانک ها و کل ساختار مالی سنتی برای رساندن منابع مورد نیاز شما استفاده می کند. بنابراین برای دریافت خدمات، عضویت در بانک با ارائه ضمانت های لازم ضروری می باشد. همچنین پول دریافتی قابل کنترل بوده و امکان محدودیت و سانسور آن از طرف بانک وجود خواهد داشت.
اما در DeFi، در این مورد نگرانی خاصی وجود نداشته و نیازی به داشتن حساب بانکی نخواهد بود. فقط داشتن کیف پول ارزهای دیجیتال برای دریافت و ارسال آسان، راحت و آزادنه وجوه کافی خواهد بود.
برخی از پروژه های مشهور در FinTech عبارتند از: Coinbase, Revolut و Paypal.
کارایی های بالقوه DeFi
DeFi در حال حاضر چه مزایایی برای ما دارد؟ چه کارکردهایی را ارائه می کند؟ اولین کارکرد مهم DeFi، ایفای نقش به عنوان پل ارتباطی بین ثروت دارندگان ارزهای دیجیتال و دنیای خدمات مالی است.
خدمات مالی مذکور با استفاده از این ثروت، توانایی خلق ثروت های بیشتری را خواهد داشت. از میان کارکردهای مهم DeFi به موارد زیر اشاره می شود:
سیستم های وام دهی غیر متمرکز
سیستم های وام دهی غیر متمرکز یکی از مهم ترین و گسترده ترین کارایی های DeFi در حال حاضر است.
در صورت درخواست وام، کاربر از ارزهای دیجیتال خود به عنوان ضمانت استفاده کرده و بدون هیچ گونه مشکلی وام را دریافت خواهد کرد.
این کارکرد سیستم، بسیار مشابه سیسم مالی سنتی یا FinTech است. اما با این تفاوت که معمولا DeFi شرایط سود بهتری را ارائه کرده و وام ها به صورت فوری و بسیار سریع پرداخت می شوند.
در این سیستم، انتظار طولانی مدت در بانک، ارسال مدارک دیجیتالی و انتظار برای دریافت پاسخ وجود نخواهد داشت.
با وجود سیستم DeFi، فقط نیاز به تعامل با DApp بوده، واریز ضمانت مورد نیاز انجام شده و پول وام درخواستی در اختیار کاربر قرار می گیرد.
بازارهای غیر متمرکز
یکی دیگر از کاربردهای DeFi، بازارهای غیر متمرکز است. با استفاده از این سیستم، امکان ایجاد ابزارهایی مانند صرافی های غیر متمرکز یا دکس، استخرهای سرمایه گذاری، مشتقات مالی، سیستم های استیکینگ، بازارهای پیش بینی و غیره فراهم شده است.
سیستم های پرداخت
از دیگر موارد استفاده DeFi، سیستم های پرداخت است. ویژگی های این پلتفرم باعث تبدیل آن به عنوان پل مطمئن ارتباطی برای انجام پروسه پرداخت بین بلاک چین های مختلف شده است.
این کار با استفاده از ساختار خارجی، غیر متمرکز و مستقل انجام می شود.
خدمات بیمه و بانکداری
از کارکردهای مهم DeFi می توان به ارائه خدمات بیمه و بانکداری اشاره کرد. DeFi نوعی خدمات بانکداری را ارائه کرده که نیازی به وجود بانک ندارد.
برای مثال، پروتکل های DeFi، برای کاربران امکان سرمایه گذاری های مشخص را فراهم کرده است.
پس از گذشت زمانی خاص، کاربران سرمایه و سود حاشیه ای آن را دریافت می کنند. علاوه بر این، سیستم هایی وجود داشته که قابلیت صدور استیبل کوین، شناسایی دیجیتال و سیستم های بیمه مالی را دارند.
همانطور که مشاهده شد، کارکردها و خدمات ارائه شده به وسیله DeFi بسیار متتنوع و متفاوت هستند. این تنوع به خاطر خلاقیت و ابتکار توسعه دهندگان این سیستم ها وجود آمده است.
خطراتی که باید در دنیای DeFi در نظر گرفت
در DeFi هم همه چیز عالی و کامل نیست. در واقع خطراتی وجود داشته که قبل از ورود کامل به این دنیای جذاب، دانستن آنها مفید است. برخی از این خطرات احتمالی عبارتند از:
پیچیدگی درک و استفاده قراردادها و پلتفرم ها
DeFi برای هر کسی قابل استفاده نخواهد بود. هنگام ورود به DApp DeFi برای انجام یک عملیات، کاربر مطمئنا در میان مفاهیمی قرار خواهد گرفت که برای فرد عادی عجیب به نظر می رسند.
همچنین تشریحات و دستورالعمل های قراردادها و اپلیکیشن های DeFi و همچنین قراردادهای این اپلیکیشن ها به گونه ای انجام شده که زبان آن برای بسیاری از مردم قابل فهم نخواهد بود.
همانطور که قبلا بیان شده، DeFi امکانات و قابلیت های فراوانی را ارائه می کند. بنابراین قبل از ورود و مشارکت در این سیستم، داشتن اطلاعات کافی در مورد نوع پلتفرم، شناخت عملکردها و ابزارهای در دسترس و نیز چگونگی فعالیت آنها مفید است.
همه این موارد برای جلوگیری از قرار گرفتن در شرایطی مانند از دست رفتن تمام سرمایه، بیان می شوند.
تمرکز زدایی غیر کامل
دومین مورد تمرکز زدایی غیر کامل DeFi است. فعالیت اپلیکیشن های DeFi بر روی بلاک چین هایی همانند بیت کوین، اتریوم، ترون و EOS به معنی غیر متمرکز بودن کامل آنها نیست.
پروتکل های DeFi و اپلیکیشن ها معمولا دارای سطح خاصی از تمرکز بوده که به آنها اجازه کنترل، در شرایطی مانند مداخله واسطه و سایر مشکلات امنیتی را می دهد.
MakerDAO و استیبل کوین آن DAI مثال خوبی در این مورد است.
اگر چه MakerDAO به عنوان ابزاری غیر متمرکز عمل کرده، اما در پشت زمینه توسعه پروتکل آن قابلیتی به نام دکمه وحشت وجود داشته که می توان آن را خاموشی اضطراری نامید.
این قابلیت، توقف تمام عملیات MakerDAO و DAI را برای جلوگیری از ضررهای جدی سرمایه گذاران به خاطر مشکلات و آسیب های ناشی از وثیقه ممکن می سازد.
در نتیجه با وجود چینن کارکردی در MakerDAO، امکان وجود آن در سایر پروژه های مشابه زیاد خواهد بود.
اما چرا این موضوع خطرناک است؟ درک موضوع ساده است. چنین عملکردی توسط عوامل مخرب خارجی و داخلی پروتکل مورد استفاده قرار گرفته و باعث ایجاد تخریب و ضرر در پروتکل می شوند.
این موضوع خطرناک است. زیرا بسیاری از سیستم های DeFi به عنوان ابزار تمرکززدایی به فروش می رسند. در حالی که واقعیت متفاوت است.
این مشکل با اضافه کردن ظاهر پروتکل های DeFi تشدید شده که چیزی جز کلاهبرداری اسکریپت نیستند.
به طور خلاصه، قبل از مشارکت در هر پروژه ای شناخت آن ضروری است. باید شناخت کافی از عملکردها و تیم پشتیبان آن وجود داشته باشد.
تیم پشتیبان شفاف، نیازی به مخفی کاری ندارد. همچنان که پروژه MakerDAO خاموشی اضطراری و دلایل ایجاد آن را به طور عمومی مطرح کرد.
در صورت وجود موارد مشکوک، مخصوصا در مورد پروژه های جدید و کمتر شناخته شده کاملا مراقب باشید.
مسائل امنیتی
بلاک چین از سطح امنیتی بالایی برخوردار است. اما این موضوع به معنی بی نقص بودن آن نخواهد بود. بهترین دلیل آن، وجود پروژه های مختلف DeFi بوده که از مشکلات امنیتی مرتبط با قراردادهای هوشمند خود رنج برده و پلتفرم آنها مورد سرقت های میلیونی قرار گرفته است.
پلتفرم هایی مانند dForce, Uniswap, Balancer, Bancor و Synthetix برخی از قربانیان بدترین هک های انجام شده در این بخش بوده اند.
امنیت قراردادهای هوشمند به دو عامل بستگی دارد:
- امنیت قراردادهای هوشمند به کدنویسی خوب و چگونگی ساخت آن توسط توسعه دهندگان پروتکل DeFi بستگی دارد. بنابراین پروژه خوب و مطمئن، به طور مداوم به کدگذاری، اصلاح و بازبینی قراردادهای هوشمند خود اقدام می کند.
- امنیت قراردادهای هوشمند، به برنامه نویسی خوب عملگرهای آن که عملیات آن را بر روی بلاک چین ممکن ساخته بستگی دارد.
برای مثال، وجود آسیب امنیتی در EVM باعث اختلال در عملکرد قراردادهای هوشمند آن شده و به طور خودکار امنیت آنها را به خطر انداخته است.
مشکل امنیتی در مورد ذکر شده، به توسعه دهندگان پروتکل DeFi ارتباطی نداشته بلکه، بیشتر مربوط به توسعه دهندگان بلاک چین بوده است. عدم اصلاح این مشکل امنیتی، آسیب های امنیتی جدی را به وجود خواهد آورد.
این موضوع همانند یک داستان ترسناک به نظر می رسد. زیرا امنیت این تکنولوژی فراتر از حد تصور در نظر گرفته می شود. بنابراین وجود چنین مسائلی غافل گیر کننده است.
به هر حال این مشکلات واقعی هستند. در واقع عملگر DELEGATECALL در EVM عامل حمله انجام شده در کیف پول های Parity در سال 2017 بوده است.
خطر کلاهبرداری
فعالیت زیاد و به اندازه کافی در دنیای ارزهای دیجیتال، قطعا باعث آشنایی شما با جنجال های رونق ICO در سال 2017 و 2018 شده است.
احتمالا از عواقب این رخداد یعنی ضررهای میلیونی و کلاهبرداری های گسترده آگاهی دارید. در این مقطع DeFi نیز ورود این روند را تجربه می کند.
صدها پروژه به عنوان DeFi فعالیت کرده و به کلاهبرداری از افرادی که به دنبال پولدار شدن یک شبه بوده، می پردازند.
در میانه هیاهوی رونق DeFi، که این روزها فراگیر شده، مشاهده پلتفرم هایی که به دنبال راه های آسان و سریع برای توسعه ایده های خود هستند، کاملا عادی است.
dForce نمونه خوبی برای این نوع پلتفرم ها است. این پروژه به سادگی و با کپی کردن پروتکل Compound (نسخه 1)، فعالیت خود را آغاز کرد. در نتیجه، قربانی مشکل امنیتی ناشناخته قرار گرفته و ضررهای بزرگی را متحمل شد.
در این شرایط، احتمال رخ دادن موارد بیشتر وجود دارد. کپی برداری یک قرارداد هوشمند، تغییر دادن برخی از آیتم ها و شروع خدماتی که هدف آن ها تنها کلاهبرداری از افراد گرفتار در تله بوده، کار چندان دشواری نخواهد بود.
گسترش این موضوع فراتر از میزان تصور شده است. به همین دلیل، هنگام شروع فعالیت در DeFi باید کاملا هوشیار و مراقب بود.
پلتفرم های DeFi
در حال حاضر، توسعه و پیشرفت DeFi بسیار چشم گیر و گسترده است. بیت کوین و اتریوم بیشترین توجهات و اهمیت را بدست آورده اند.
سرمایه ارزهای دیجیتال کنترل شده توسط این دو رمزارز حدود 70 درصد بوده که ارزش آنها تقریبا به 200 بیلییون دلار می رسد.
به همین دلیل، شرکت های زیادی جذب این روند شده و به ایجاد ابزارها در DeFi اقدام می کنند. برخی از این شرکت ها و ابزارها موفق تر از سایرین عمل کرده اند.
در این جا به برخی از این ابزارها اشاره می کنیم:
- BISQ : پروتکل مبادله همتا به همتا که مخصوص بیت کوین ساخته شده و کاملا غیر متمرکز است.
- RSK : پروتکل و مجموعه ای از خدمات بوده که با عنوان RIF OS نیز شناخته می شود. پلتفرم توسعه یافته آن شامل قراردادهای هوشمند، هویت های دیجیتالی، ذخیره سازی غیر متمرکز، پرداخت های فوری، پل های بین زنجیره ای، سیستم پرداخت یکپارچه، ارتباطات غیر متمرکز و نسلی از بازارهای پیش بینی غیر متمرکز است.
- Ox : پروتکلی برای ساخت صرافی های همتا به همتای غیر متمرکز بوده که بر روی اتریوم کار می کند.
- Bancor : نوعی سیستم مبادله توکن بوده که بر روی اتریوم ساخته شده است.
- Comound : پروتکل استخر سرمایه گذاری بوده که گزینه هایی همانند وام دهی، کشت سود و استخراج نقدینگی را در اختیار کاربران قرار می دهد. این طرح در سال 2020 اهمیت و محبوبیت زیادی پیدا کرد. به گونه ای که دو هفته جای MakerDAO را به عنوان با ارزش ترین DeFi گرفت.
- Kyber : پروتکل مبادله بوده که برای ادغام عملکردهای مبادله در اپلیکیشن های دارای عملیات بین زنجیره ای استفاده می شود.
- MakerDAO و DAI : یک DAO و یک استیبل کوین، که برای تسهیل ایجاد اپلیکیشن های مالی بر روی اتریوم طراحی شده اند.
- Augur : پروتکلی که برای ایجاد بازارهای پیش بینی ساخته شده است.
- Curves : صرافی غیر متمرکز (دکس) استیبل کوین ها است.
این لیست بخش کوچکی از مهم ترین اپلیکیشن های DeFi موجود در حال حاضر است. با توجه به تنوع ابزارهای موجود در دنیای امروز، نام بردن همه آنها دشوار خواهد بود.
اما موارد ذکر شده به دلیل ویژگی هایی مانند جدیت، تعهد و توسعه فعال جایگاه ویژه ای بدست آورده اند. بدون شک DeFi و اپلیکیشن های متنوع و متفاوت آن از اهمیت گسترده و چشم گیری در آینده برخوردار خواهند بود.
نظرات خود را در بخش دیدگاه در مورد تکنولوژی دیفای با ما در میان بگذارید.